:: دوره 2، شماره 4 - ( 12-1397 ) ::
جلد 2 شماره 4 صفحات 128-107 برگشت به فهرست نسخه ها
مبنای انسانی صلح در نظریه‌پردازی اسلامی روابط بین‌الملل
رضا سیمبر
چکیده:   (1119 مشاهده)
نوشتار حاضر کنکاشی درباره صلح از منظر اسلامیِ روابط بین‌الملل است. موضوع صلح می‌تواند از زوایای گوناگونی مطالعه و بررسی شود اما این مقاله بر پردازش و چینش مؤلفه‌ها و شاخصه‌های صلح اسلامی از منظر امنیت جامع تأکید دارد. در میان دو مجموعه «صلح منفی» و «صلح مثبت»، «صلح متعالی اسلامی» صلحی است که از راه امنیت جامع متحقق شود؛ اما امنیت جامعِ مدّنظرِ این دیسیپلین فکری ازلحاظ هستی‌شناسی، معرفت‌شناختی و انسان‌شناسی از دیدگاه مشابه دیسیپلین فکری غربی بسیار متمایز است. امنیت جامع مبنای تحقق صلح مثبت در اندیشه روابط بین‌الملل اسلامی است اما ازلحاظ مبنایی در آن به اخلاق و معنویات تأکید زیادی شده است و در نظام بین‌الملل، انسان لذت‌جو مبنای تحقق صلح پایدار دانسته نمی‌شود. همان‌طور که در مبانی حقوق بشر از دیدگاه اسلام انسان تکلیف‌مدار، امری محوری و مرکزی است، در تحقق صلح پایدار نیز مبنای ایستایی و پایداریِ صلح تلقی می‌شود. مقاله حاضر با محور قراردادن این موضوع به تبیین فراگشتی امنیت جامع در تحقق صلح پایدار اسلامی می‌پردازد و تلاش دارد با بحث محوری هستی‌شناسی و معرفت‌شناختی پایه‌ای شفاف به مستدل‌ساختن تئوری صلح از منظر اسلامی روابط بین‌الملل بپردازد. یافته اصلی مقاله این است که صلح از دیدگاه اسلامی روابط بین‌الملل ازلحاظ جوهری و معرفتی متفاوت است و روزنه نگرش اسلامی برای تحقق صلح بر انسانِ تکلیف‌مدار قرار دارد؛ به‌عبارت‌دیگر، نگاه اسلامی به صلح در روابط بین‌الملل نگرشی مبتنی‌بر انسان‌محوری است؛ انسانی که به شکل جوهری از پردازش انسان غربی متمایز و متفاوت است.
واژه‌های کلیدی: صلح، هستی‌شناسی، معرفت‌شناختی، انسان تکلیف‌مدار، نظریه اسلامی، نظریه غربی.
متن کامل [PDF 518 kb]   (123 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: عمومى
دریافت: 1399/5/28 | پذیرش: 1397/12/1 | انتشار: 1397/12/1


XML     Print



بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1397 ) برگشت به فهرست نسخه ها